تور مکزیک: شکار کوسه در باخای مکزیک
به گزارش مجله اینمن، مردم معمولاً کوسه را به اسم شکارچی می شناسند نه شکار. اعتراف می کنم که هنوز هم در سال 2016 تماشا شکل آرواره های یک کوسه ترسناک است. براساس گفته های عکاس ایتالیایی فدریکو وسپیگنانی (Federico Vespignani)، جمعیت کلی کوسه ها به خاطر صید بی رویه 80 درصد کاهش یافته است.
اگر علاقمند به سفر با بهترین تور مکزیک ارزان هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم تور مکزیک از مکزیکوسیتی و کانکون دیدن کنید و بهترین تجربه سفر را داشته باشید.
سال گذشته آقای وسپیگنانی بیشتر زمان خود را در منطقه باخا (Baja) در مکزیک و در میان صیادهای کوسه ای گذراند که صیدهای روزانه آن ها به بازارهای آسیایی صادر می شد و هم با قیمت بسیار ارزانی در بازارهای محلی به اسم یک فیله عمومی به فروش می رفت. نتیجه این سفر یک مجموعه عکس زیبا به نام در روبروه با دریای آبی (Facing the Blue) است. با وجود نورهای مختلف و تصاویر نزدیک از کوسه ها، عکاس تمام کوشش خود را برای خاتمه بخشیدن به انتظارات، به چالش کشیدن ترس از کوسه و ایجاد حس همدردی با این جانوران مهیب انجام داده است.
آقای وسپیگنانی، 27 سال سن دارد و در وهم یعنی شهر آب ها عظیم شده اما روح سرکشش، او را به این نواحی کشانده است. او به نقاشی های دیواری و اسکیت سواری علاقه مند شد که ظاهرا در این شهر گردشگرپذیر، غیرقانونی است. او در این باره می گوید:
در شهر وهم داشتن هرگونه وسیله چرخ دار ممنوع است. تنها می توانید با پای پیاده در خیابان های آن قدم بزنید. اگر پلیس شما را در حال اسکیت سواری مشاهده کند، حتما اسکیت تان را ضبط خواهد نمود.
او از یک دوربین جیبی کوچک برای به تصویر کشیدن ترفندهایی که دوستانش برای اسکیت سواری به کار می گرفتند و از اسپری برای نقاشی های دیواری بهره می برند، استفاده کرد. تا زمانی که پدرعظیمش که یک نویسنده کمونیست بود و یک نسخه از کتاب عکاسی رابرت کاپا (Robert Capa) را به امید ایجاد انگیزه در عکاسی به او هدیه نکرده بود، به طور جدی به عکاسی فکر نمی کرد. مطالعه این کتاب توانست تأثیر خودش را روی فردیکو کوچک بگذارد. آقای وسپیگنانی قبل از اینکه کار حرفه ای خود را به اسم یک عکاس آغاز کند، آغاز به تحصیل در رشته هنر در شهر رم کرد. حالا فدریکو از عکاسی برای روبروه با ترسش استفاده می نماید و در پی پروژه های محیطی و اجتماعی است که بتواند او را با موضوعات چالش برانگیزی روبرو کند. به اسم مثال، او نحوه کار صیادها در اسپانیا را به صورت مستند در آورده است.
او پس از شنیدن موضوعی درباره کاهش ناگهانی جمعیت کوسه ها، به موضوع صید کوسه علاقه مند شد. در خصوص گروهی از صیادان در باخا که در کوشش بودند تا گردشگران را برای شنا با کوسه ها ترغیب نمایند، مطالعه کرد و کنجکاو شد از نزدیک این موضوع را پیگیری کند. همانند بیشتر افراد، او هم از کوسه ها وحشت داشت. او در این باره می گوید:
من همواره علاقه شدیدی به موضوع کوسه ها داشتم. این موجودات باعث ترس من می شدند؛ اما همواره عاشق رابطه ای بودم که بین انسان و دریا وجود داشت.
یک کوسه ابریشمی که کوشش می نماید قبل از به دام افتادن و صید شدن از این موقعیت نجات پیدا کند. اقیانوس آرام در خلیج ماگدالنای مکزیک (Pacific Ocean off Magdalena Bay) اکتبر سال 2015
زمانی که از او در خصوص مطالعه کتاب مشهور ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) یعنی پیرمرد و دریا (The Old Man and the Sea) سؤال کردیم، پاسخ داد که از مطالعه آن بسیار لذت برده است.
او بودجه سفر خود به شبه جزیره باخا در سال 2015 را تأمین کرد تا بتواند درک بهتری از واقعیت پیچیده پشت پرده شکار کوسه داشته باشد. وی کوشش کرد ملاقاتی را با نمایندگان حیات وحش دریایی، یک سازمان غیردولتی مستقر در شهر مکزیک، ترتیب دهد. او در خصوص کوشش های گروه ها برای ساخت یک بازار گردشگری برای شنا با کوسه ها بسیار کنجکاو بود البته این کوشش ها موفقیت آمیز نبود زیرا ماهیگیران در خصوص کوشش های او مشکوک بودند و نگران این موضوع شدند که تجارت آن ها به خاطر عکس های او متضرر گردد.
در قرار اول، زمانی که نمایندگان این سازمان غیردولتی تأخیر داشتند، او خودش را تنها در روستای پورتو سن کارلوس (Puerto San Carlos) و میان اعضای ماهیگیران یافت. سعی کرد اعضای جامعه ماهیگیران را متقاعد کند ظن بد خود را رها نمایند و به او اجازه دهند از کارشان عکس بگیرد. ولی آن ها به او مشکوک بودند زیرا شنیده بودند که دولت مکزیک در نظر دارد صید کوسه را ممنوع کند و فکر می کردند که او یک عامل دولتی است. او در این باره می گوید:
در ابتدا سعی کردم با تمامی افراد روستا که محیط کوچکی هم بود، صحبت کنم. با گذشت زمان بیشتر به من اعتماد می کردند. من با آن ها غذا می خوردم و از نوشیدنی های آن ها لذت می بردم.
از آقای وسپیگنانی دعوت شد تا از اردوگاه شکارچیان کوسه در کابو سان لازارو (Cabo San Lazaro)، یک جزیره کوچک در سواحل اقیانوس آرام، تماشا کند. با قایق تا این منطقه دو ساعت راه بود. زمانی که به این جزیره رسیدند، او شرایط زندگی کاملاً بی تکلف و ساده ای را که در آن ماهیگیران به دور از روستای خود در آل سارگنتو (El Sargento) زندگی می کردند، کشف کرد. او در این باره می گوید:
در این جزیره به جز شغال و کرکس هیچ چیز یافت نمی گردد. آب و برقی هم وجود ندارد. فقط چند سربازخانه و 7 خدمه از ماهیگیران بودند و در هر قایق 2 مرد خدمت می کردند.
صیاد کوسه در سپیده دم در حال ریختن بنزین در باک قایق خود است تا یک روز کاری دیگر را آغاز کند. کابو سان لازارو مکزیک (Cabo San Lazaro, Mexico) اکتبر سال 2015.
اگر هدف او از این سفر روبرو شدن با ترس و مقابله با خطرات بود، این جزیره کوچک مکزیکی با وجود عنکبوت های سیاه سمی و شغال های گرسنه قبل از ورود به دریا می توانست این شرایط را برایش فراهم کند. او در این خصوص می گوید:
این یک کار خطرناک است زیرا شما در حال صید کوسه در 30 مایلی (حدود 48 کیلومتری) ساحل هستید. اینجا یک اقیانوس با آب های آزاد است. امکان بروز هر مسئله ای وجود دارد. علاوه بر این، چنین قایقی بسیار کوچک است. تنها 6 متر طول دارد. آن ها تنها یک نوع سیستم هشداردهنده همانند جی.پی.اس (GPS) دارند اما همین هم کار نمی نماید.
آقای وسپیگنانی با ماهیگیران به مدت 8 روز حتی در امواجی به طول 12 پایی (حدود 3.5 متری) هم عکسبرداری کرد. او حتی پس از زخمی شدن یکی از خدمه ها، به آن ها یاری کرد تا کوسه شکار شده را به داخل قایق انتقال دهند. او دریافت که ماهیگیران این کار را با عشق و علاقه انجام می دهند اما بیشترشان به جز این کار، انتخاب دیگری نداشتند به همین دلیل هم جمعیت کوسه ها در دریای کورتس (Sea of Cortes) و جایی که جزیره آل سارگنتو (El Sargento) قرار داشت، رو به کاهش است. او درباره این شرایط می گوید:
اگر این ماهیگیران، کوسه ها را صید ننمایند، کار دیگری نخواهند داشت. در این جزیره کوچک واقعاً هیچ شغلی وجود ندارد. تنها کاری که می توانید انجام دهید، ماهیگیری است در غیر این صورت باید به مواد مخدر روی بیاورید.
اگر چه او برای گرفتن این عکس ها زندگی خود را به خطر انداخته است اما واقعاً فکر نمی کرد که گرفتن این تصاویر بتواند این گونه شرایط و ذهنیتش را تغییر دهد. او می خواهد از کارهای خود برای گفت وگو استفاده کند و با این وسیله افراد را متوجه خطراتی سازد که محیط زیست را تهدید می نماید. او می گوید:
امروزه ماهی های موجود در دریا در حال ناپدید شدن هستند. برای بعضی از مردم هیچ شغل جایگزینی برای ماهیگیری و صیادی وجود ندارد بنابراین آن ها به صید ماهی ادامه می دهند زیرا واقعاً نمی دانند چگونه از سایر منابع موجود بهره های مالی و تجاری ببرند.
یک صیاد زمانی که با یک کوسه ابریشمی روبرو می گردد، این حیوان را تا سر حد مرگ کتک می زند تا جان حیوان را بگیرد
همان طور که می دانید کوسه ابریشمی (Silky Shark) به وسیله اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست (International Union for Conservation of Nature) جزو گونه های در خطر انقراض در نظر گرفته شده است زیرا تقاضای زیادی برای گوشت و باله این حیوان وجود دارد و همین امر موجب صید بی رویه این نوع جانوران آبزی شده است.
اما طبق گزارش او، باله های کوسه که مدت ها در سرزمین های آسیایی داشتن آن یک آرزو بوده است هم اکنون قیمت چندانی ندارد و تجارت آن زیاد پر رونق نیست. این امر به خاطر قوانین دقیق حفاظت اتحادیه بین المللی محیط زیست بوده است. او می گوید:
من مخالف ماهیگیران نیستم. تنها می خواهم در این رابطه سوالاتی را مطرح کنم. زمانی که واقعیت تفاوت دارد، رویکرد محیط زیست یک نوع ایده اشرافی است و می تواند بسیار پیچیده تر از این باشد.
آقای وسپیگنانی امید دارد با وجود مجموعه عکس های او از شکار کوسه و انعکاس این تصاویر در جوامع بین المللی، شرایط هم برای شکارچیان بهتر گردد و هم بتوان از انقراض نسل این کوسه های کمیاب جلوگیری کرد.
منبع: کجارو / lens.blogs.nytimes.com